جدول جو
جدول جو

معنی روز حساب - جستجوی لغت در جدول جو

روز حساب
(زِ حِ)
روز قیامت که بحساب اعمال رسند:
دانم که نیست جز که بسوی تو ای خدا
روز حساب و حشر مفر و وزر مرا.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش حساب
تصویر خوش حساب
ویژگی کسی که بدهی خود را سر موقع و بی تاخیر می پردازد
فرهنگ فارسی عمید
(زِ حِ)
روز حساب. روز قیامت:
ای صنم گر من بمیرم ناچشیده زان لبان
دادگر از تو بخواهد داد من روز حسیب.
سعدی.
بقدرت نگهدار بالا و شیب
خداوند دیوان و روز حسیب.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(خوَشْ / خُشْ حِ)
خوش معامله. آنکه در معامله دغلکاری ندارد. آنکه در داد و ستد و وام خواهی و وام گیری راست کردار است.
- آدم خوش حساب، آنکه دین خود رابموقع و بدون معطلی می پردازد. مقابل بدبده. مقابل بدحساب
لغت نامه دهخدا
(حِ حَسْ سا)
بقول غزالی از مراتب ارواح نورانیۀ بشریه است و آن روحی است که محسوسات را بوسیلۀ حواس پنجگانه تلقی میکند و گویی این اصل و اول روح حیوانی است زیرا حیوانیت حیوان بدان است و بچۀ شیرخواره نیز آن را دارد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ذیل روح)
لغت نامه دهخدا
(زِ)
روز عرض. روزی که سپاه سان میدهد. رجوع به سان دادن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از خود حساب
تصویر خود حساب
منصف، خوش معامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش حساب
تصویر خوش حساب
آنکه در دادوستد و وام خواهی و وام گیری راست کردار است
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه در روز بخوابد کاهل تنبل سست در کارها. یا روز خسب شبخیز. عابد و زاهد ریایی، دزد راهزن، شبرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش حساب
تصویر خوش حساب
((~. حِ))
کسی که وام و بدهی خود را در سر وعده پرداخت کند
فرهنگ فارسی معین
امین، صحیح العمل، پاک حساب، خوش بده، خوش سودا، خوش معامله
متضاد: بدحساب
فرهنگ واژه مترادف متضاد